محدودیت شدید اینترنت در ایران؛ وقتی جنگ سایه می‌اندازد!

5/5

محدودیت شدید اینترنت در ایران؛ وقتی جنگ سایه می‌اندازد!

محدودیت شدید اینترنت در ایران؛ وقتی جنگ سایه می‌اندازد!
5/5

راهنمای مقاله​:

زمان مطالعه: ۴ دقیقه

زمانی که اولین موشک‌ها در خاک ایران فرود آمدند، هم‌زمان یک سیگنال دیگر نیز در سکوت خاموش شد: اینترنت. در لحظه‌ای که نیاز به اطلاع‌رسانی، ارتباط و دسترسی جهانی به اوج رسیده بود، اتصال میلیون‌ها کاربر به شبکه جهانی به‌طور کامل مختل شد. نه اطلاعیه‌ای منتشر شد و نه هشدار قبلی داده شد؛ تنها نتیجه مشخص، قطع هدفمند ارتباط با بیرون بود، درست زمانی که نگاه رسانه‌ها و افکار عمومی جهان متوجه ایران شده بود.

در چنین شرایطی، دسترسی به ابزارهایی که امکان اتصال ایمن و پایدار به اینترنت جهانی را فراهم می‌کنند، اهمیت دوچندان پیدا می‌کند. برای آشنایی با راهکارهایی در این وضعیت، می‌توانید به مقاله بهترین اپلیکیشن‌ها در شرایط اضطراری مراجعه کنید. این مقاله، مروری است بر گزینه‌هایی که در چنین مقاطعی، بیشترین پایداری و امنیت را فراهم کرده‌اند.

چرا وقتی جنگ فیزیکی آغاز می‌شود، اینترنت اولین قربانی است؟

اگر دنبال پاسخ قطعی باشیم، همیشه پای “حفظ امنیت ملی” یا “مقابله با شایعه‌پراکنی” وسط کشیده می‌شود. اما اگر نگاهی به الگوی این تصمیم‌ها بیندازیم، یک چیز واضح است: هر وقت بحران بالا می‌گیرد، دولت قبل از هر چیز اینترنت را قطع می‌کند. نه برای مقابله با تهدید بیرونی، بلکه برای مهار آن‌چه در داخل گفته و شنیده می‌شود.

وقتی دسترسی کاربران به پلتفرم‌های خارجی، پیام‌رسان‌های بین‌المللی و حتی موتورهای جستجو محدود می‌شود، یک اتفاق اصلی رخ می‌دهد: صدای مردم خاموش میشود. در چنین لحظاتی، همه روایت‌ها فقط از سمت رسانه‌های رسمی منتشر می‌شوند و هر صدای مستقل، ساکت می‌ماند.

اینترنت ملی؛ از شعار به واقعیت اجباری

اواخر خرداد، هم‌زمان با تشدید حملات اسرائیل به مراکز نظامی و زیرساختی ایران، اینترنت بین‌المللی در بسیاری از شهرها قطع شد. نه بخشی از آن، بلکه به‌طور کامل. مردم تنها به سایت‌ها و پلتفرم‌های داخلی دسترسی داشتند؛ آن هم با کیفیت پایین و اختلال مداوم. فیلترشکن‌ها از کار افتادند. DNSها پاسخ نمی‌دادند و راه‌های ارتباط با بیرون عملاً بسته شد.

تصویری از قطعی اینترنت

اما نکته دردناک اینجاست: هیچ‌کس توضیحی نداد. گویی این قطع گسترده، امری عادی و پذیرفته‌شده است. هیچ تعهدی نسبت به شفاف‌سازی وجود ندارد. در این فضا، همه چیز از حالت حق به حالت امتیاز در آمده؛ حتی اینترنت.

بازگشت اینترنت، اما با قفل پولی

از ۳۱ خرداد، اتصال به اینترنت جهانی در برخی مناطق دوباره ممکن شد. اما نه برای همه. کاربران به‌سرعت متوجه شدند که برای عبور از فیلترهای سنگین باید هزینه کنند. فیلترشکن‌هایی که تا چند هفته قبل رایگان بودند، حالا با قیمت‌های گزاف عرضه می‌شدند. برای داشتن دسترسی حداقلی، باید ماهانه چند صد هزار تومان پرداخت می‌کردی.

در عمل این یعنی چه؟ یعنی کسانی که پول دارند، می‌توانند به جهان وصل شوند. بقیه باید در همان دایره محدود داخلی باقی بمانند. اینترنت دیگر عمومی نیست؛ امتیازی‌ست که با پول به دست می‌آید.

تأثیر این محدودیت‌ها بر زندگی واقعی مردم

درست است که بحث اینترنت همیشه با مفاهیمی مثل آزادی بیان یا سانسور گره می‌خورد، اما در ایران مسئله از این فراتر رفته. اینجا اینترنت یعنی نان شب. هزاران نفر از طریق فروش آنلاین، تولید محتوا، فریلنسینگ یا خدمات دیجیتال کسب درآمد می‌کنند. وقتی اینترنت بین‌المللی قطع می‌شود، برای آن‌ها مساوی‌ست با قطع درآمد. پلتفرم‌های کاری، درگاه‌های پرداخت، حتی ارتباط ساده با مشتری خارجی قطع می‌شود.

این موضوع در روزهای اخیر بار دیگر خودش را نشان داد. بسیاری از فریلنسرها یا صاحبان فروشگاه‌های اینترنتی اعلام کردند که تمام سفارش‌هایشان معلق شده، یا پروژه‌هایشان لغو شده. برخی حتی پول پروژه‌های انجام‌شده را نمی‌توانند دریافت کنند چون دسترسی به سیستم بانکی خارجی قطع است.

در دل بحران، چرا کسی پاسخ‌گو نیست؟

در حالی که درگیری‌های نظامی در صدر اخبار بین‌المللی بود، کاربران داخل ایران در فضای بی‌خبری و قطع دسترسی مانده بودند. نه امکان رصد اخبار دقیق داشتند، نه می‌توانستند اطلاعات منتشر شده را صحت‌سنجی کنند. در چنین فضایی، اطلاعات به ابزار جنگ روانی تبدیل می‌شود و مردم فقط گیرنده منفعل اخبار نیم‌بند داخلی و خارجی می‌شوند.

مسئله فقط نبود اینترنت نیست؛ مسئله نبود شفافیت و پاسخ‌گویی‌ست. اگر یک سیاست امنیتی در حال اجراست، چرا اطلاع‌رسانی نمی‌شود؟ اگر هدف مقابله با تهدید خاصی‌ست، چرا سطح قطعی اینترنت در تمام کشور اجرا می‌شود؟ و مهم‌تر از همه، چرا هر بار هیچ برنامه‌ای برای جبران خسارت کاربران اعلام نمی‌شود؟

تقابل نظامی و جنگ اطلاعات

هیچ شکی نیست که ایران وارد مرحله‌ای از تقابل مستقیم نظامی شده؛ چیزی فراتر از سایه‌جنگ‌های قبلی. اما در این نبرد، جبهه دیگری هم فعال شده: جبهه اطلاعات. و در این جبهه، مردم عادی اولین قربانیان‌اند. اینترنت فقط یک ابزار تفریحی نیست بلکه بخشی از زیرساخت حیاتی کشور است.

نتیجه‌گیری: بحران امنیتی، یا بحران اعتماد؟

محدودیت شدید اینترنت در ایران دیگر به یک روند ثابت در شرایط بحرانی تبدیل شده. هر بار، با یک دلیل جدید. اما اثر نهایی همیشه یکسان است: ضربه به زندگی مردم، تخریب اقتصاد آنلاین، و تبدیل اینترنت به امتیازی گزینشی. سؤال اساسی این است: در شرایطی که کشور با درگیری‌ها مواجه است، آیا قطع کردن صدای مردم می‌تواند امنیت بیاورد؟ یا تنها یک حلقه دیگر به زنجیره بی‌اعتمادی و شکاف دیجیتال اضافه خواهد شد؟

 

مقالات مرتبط:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلیه حقوق این وبسایت متعلق به الوقسطی می‌‌باشد. © Copyrights – Alo Ghesti Co. – 2025

سبد خرید

این یک پاپ آپ است.